جوک
به ترکه میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین ؟
میگه نه ولی دارن میسازن
ترکه زنش حامله بوده، نگاه میکنه به شکم زنش،
میگه: خانم جان این چیه؟ میگه: بچه ست. میگه: دوستش داری؟
میگه: آره خوب، معلومه.
میگه: پس چرا قورتش دادی؟
ترکه میخواسته هواپیما دزدی کنه.میره به خلبانه میگه
برو لندن یارو میگه نمیرم.ترکه میگه خب برو دبی
یارو میگه نمیرم.ترکه میگهپس برو اردبیل یارو میگه نمیرم
بعد ترکه بابا حد اقل بده یه بوق بزنیم
مگسه دور سر ترکه وز وز می کرده ، ترکه می گه :
برو جون مادرت ...الان برامون یه جوک درست می کنن
بسیجیه میره داروخانه میگه : آقا شربت شهادت می خواستم
به ترکه می گن : اگه آب نبود چی می شد ؟
ترکه می گه : خوب هیچی ما شنا یاد نمی گرفتیم
اونوقت غرق می شدیم
شبه ترکه می گن : آقا ببخشید شما ترکید ؟
میگه : نه به خدا بیا بگرد
فرض ما: بادکنک حسن ترکید= حسن بادکنک خرید
حل معادله:
ابتدا مشابهات را از جمله حذف میکنیم:
یعنی بادکنک و حسن از جمله حذف میشن
پس داریم: ترکید = خرید
برای تحلیل جمله آنرا تجزیه کنیم:
ترک+ ید= خر+ ید
درنتیجه مشابهات باید دوباره حذف شوند:
در نتیجه ( ید) از جمله حذف میشه:
پس نتیجه:
ترک = خر
ترکه بعد از سی سال کچل بودن میره مو میکاره دو روز بعدش
توی قرعه کشی بانک حج واجب برنده میشه
از ترکه می پرسی کجا به دنیا اومدی ؟
می گه : منو از توی لپ لپ در آوردن
یه روز بچه اصفهانیه می یاد به باباش میگه : بابا من
همه ی نمره هام ?? شده باباش می زنه توی سرش و می گه
با ?? هم می تونستی قبول بشی
حتما باید این همه خود کار مصرف می کردی ؟
ترکه تو خواب داره پلی استیشن بازی می کنه تو بازی زنشو می کشه می ره مرحله بعد،یهو از خواب پا می شه میبینه زنش جلوش نشسته،می گه ای داد یادم رفت سیوش کنم
ترکه رفته بود زیارت امام رضا . بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی . نگاه کرد ، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر یه روز غضنفر تو تاکسی بود جو میگیرتش کرایه راننده رو هم حساب میکنه
دو تا دیوونه می رسن به هم، اولی به دومی می گه: اگه چراغ قوه رو
روشن کنم، از نورش می ری بالا؟ دومی می گه: فکر کردی من دیوونم؟
که برم بالا، تو چراغ قوه رو خامو ش کنی و من بیفتم پایین و بمیرم
شباهت ترک با پارک؟ جفتشون تاب دارن
ترکه میره دزدی چیزی گیرش نمیاد مشق های
بچه ها رو خط خطی می کنه
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه
اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن
بوده جواب میده بله.
غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم
غضنفر پتروس فداکارو با دهقان فداکار قاطی می کنه
می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار
یه بار مورچه ها به خونه یه اصفهانیه حمله می کنند . بعد چند روز از گشنگی می میرند
یه روز ترکه میره عروسی تو عروسی برف شادی میزنن
ترکه سرما میخوره
یه روز یه مجلس عزا داری بوده بین ترک ها و لر ها شیخ می گه : برقها رو خاموش کنید می خوام ببرمتون کربلا وقتی برقها می یاد می بینن لر ها چمدون به دستن می پرسن پس ترکها کجان؟ می گن اونا تو ترمینال منتظرن یه اصفهانیه به باباش میگه : بابا چرا ما مثل بقیه با کشتی سفر نمیکنیم ؟ بابا میگه : خفه شو شناتو بکن لره میخواسته ترتیب گاوشو بده، گاوه میگه: ما، ما لره میگه: خفه شو، اول ما، بعد تو
لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه
لره بعد از2سال ازسربازی برمیگرده،تو کوچه داداشش رو می بینه
که ریشش بلند شده و خیلی ناراحته،ازش می پرسه چی شده
چرا ناراحتی،داداشش چپ چپ نگاهش می کنه وجواب نمیده.
میره درخونه اون یکی داداشش رو می بینه که
اون هم با ریشهای بلند وقیافه ناراحت نگا نگاهش میکنه
خیلی نگران میشه،می پرسه چه اتفاقی افتاده؟بابا طوری شده؟اونم
محلش نمیزاره.میره تو خونه باباشو می بینه که ریشش حسابی بلند شده
وخیلی ناراحته میگه من
می دونم که نه نه طوریش شده باباش با عصبانیت میگه
پدرسوخته موقعی که
داشتی می رفتی خدمت ریش تراش رو کجا بردی